از مراکش برگشتم [ رشته توییت ]
بهمن ۱۸, ۱۳۹۶
از مراکش برگشتیم. جای شما خالی. مراکشیها، مهربان، مهماننواز و بسیار با ادب و محترمند. بعضیهایشان به دلایل مختلف ایران را دوست داشتند. از همگروهی با ایران در جام جهانی هم راضیاند.
آنچه دیدم را خیلی خلاصه مینویسم. از سیاست و اقتصاد و فوتبال مراکش:
اول اینکه به شکل ملی باور کردهاند که ایران را در جام جهانی با تعداد قابل توجهی گل شکست میدهند! بعد با پرتغال مساوی میکنند و از اسپانیا میبازند. اما چون به ایران کلی گل زدهاند با تفاضل گل بهتر به دور بعد صعود میکنند. این سناریو هر چه که هست، مراکشیها را حسابی امیدوار کرده.
میزان فقر گسترده و وضعیت اقتصادی مراکش برای من دور از انتظار بود. در دهه ۹۰ خصوصیسازی کردهاند و اقتصاد نسبتا بازی دارند. همه چیز هست. اما به وضوح پیداست که قدرت خرید گروه بزرگی از مردم پایین است. این در حالی است که در مقایسه با باقی کشورهای آفریقایی، وضعیتشان بد نیست.
نظام سیاسی مراکش در ظاهر پادشاهی پارلمانی است. اما در عمل قدرت پادشاه (محمد ششم) بسیار زیاد است و او در سیاست کشور نقش پررنگ دارد. عکسش هم همه جا هست. همه جا. نقد شاه کلا ممنوع است. و از هرکس پرسیدم گفت که او را دوست دارد.
به دلیل فقدان آزادی بیان نمیتوان فهمید که واقعا همه عاشق شاه هستند یا نه. او به فساد متهم است و به نوشته فوربس ثروت خودش و خانوادهاش بالای ۵ میلیارد دلار است. چندین شرکت سرمایهگذاری دارد و شرکتهایش در همه چیز دست دارند. او تحصیلکرده اروپاست و دکترای علوم سیاسی دارد.
ضمن اینکه سلسله پادشاهی مراکش به نام علویون سابقه حدود ۳۵۰ سال حکومت در مراکش را دارند که در کل خاورمیانه و شمال آفریقا یک مورد استثنایی است. شاه در مراکش امیرالمومنین است. علویون میگویند که سیدند و از نوادگان علیبنابیطالبند. یعنی در واقع از اعراب حجازند و محلی نیستند.
محمد پنجم، پدربزرگ شاه فعلی عملا حکم رضا شاه را برای مراکش دارد. چرا که مراکش در ابتدای قرن ۲۰ از فرانسه شکست خورد و مستعمره شد. مبارزه استقلال با رهبری محمد پنجم به نتیجه رسید. او در میانه مبارزه حتی تبعید شد. اما برخلاف رضا شاه، پیروزمندانه برگشت و دوباره شاه شد.
محمد ششم از ۱۹۹۹ که شاه شد وعده اصلاحات داد. اما در عمل از اصلاحات خبری نبود. تا اینکه بعد از بهار عربی شاه تصمیم گرفت خیلی فوری اقداماتی انجام دهد. از جمله اینکه مثلا شاه دیگر مقدس نیست. اما کماکان مراکش با دموکراسی فاصله قابل توجهی دارد و از آزادی بیان واقعی هم خبری نیست.
و آخر اینکه از ایران تصویر رومانتیک و خاصی دارند. یکی از دلایلش به ترکیب جمعیتی مراکش برمیگردد. اکثریت مراکشیها، امازیغ هستند. همان که اروپاییها بهشان میگویند بربر. امازیغها زبان و فرهنگ خودشان را دارند. ولی همه عربی حرف میزنند و عملا عرب شدهاند. برخلاف ایرانیها!
دیگر اینکه در نگاه جوانهای تحصیلکرده که با آنها هم صحبت شدم، مساله سابقه استعماری مراکش در نگاه خاصشان به ایران بی تاثیر نیست چون به نظرشان ایران در کنار ترکیه تنها کشورهایی هستند که مستعمره فرانسه و بریتانیا نشدهاند. زخم استعمار خیلی جدی در صحبتها هویدا بود.
نوییسنده رشته توییت.
از #مراکش برگشتیم. جای شما خالی. مراکشیها، مهربان، مهماننواز و بسیار با ادب و محترمند. بعضیهایشان به دلایل مختلف ایران را دوست داشتند. از همگروهی با ایران در جام جهانی هم راضیاند.— Kayvan Hosseini (@Kayvan_Hosseini) ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ه.ش.
آنچه دیدم را خیلی خلاصه در این #رشته_توییت مینویسم. از سیاست و اقتصاد و فوتبال مراکش: pic.twitter.com/OC6DyxBDXh
0 comments